سفارش تبلیغ
صبا ویژن
گرامی ترین عزّت، دانش است، زیرا با آنشناخت معاد و معاش به دست آید و خوارترین خواری، نادانی [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :59
بازدید دیروز :0
کل بازدید :50793
تعداد کل یاداشته ها : 114
103/9/9
10:3 ع

یک هفته بود که که با دو دانشگاه پیام نور کار داشتم  و مشکلی داشتم که فقط با یک تماس با قسمت مربوطه حل می شد و متأسفانه بیش از صدها بار در روزهای مختلف به فاصله و یا پشت سرهم شماره گرفتم ولی اغلب همان اولین شماره مشغولی می زد و گاهی هم که از خوان اول می گذشتم به شماره داخلی که می رسید با کمال تأسف یا مشغول بود که مجبور می شدم قطع کنم و دوباره شماره گیری کنم که تا  شماره اول از اشغالی در می آمد جانم به لبم می رسید .باز بالاخره بعد از دهها بار شماره گیری که آزاد می شد باز داخلی مورد نظر مشغولی می زد بعضی روزها آنقدر شماره گیری می کردم که بالاخره از شماره آزاد بیرونی می گذشتم وقتی هم اتفاقی شماره داخلی آزاد بود باز هرچه منتظر می شدم کسی گوشی را بر نمی داشت و برایم ثابت شده بود که عمداً تلفنها را جواب نمی دهند .لذا پس از چند روز خودخوری و جوش و خروش از کارشکنی افراد بی مسؤلیت مجبور شدم جهت درد دلی خوش خیالانه شماره تلفنهای وزارت علوم را بگیرم که البته تلفنهای وزارت علوم خوشبختانه زود آزاد شدند  لذا ساده لوحانه خوشحال شدم و خنگانه فکر کردم به محض این  که مسؤلان وزارت علوم از جریان عدم پاسخگویی ی  زیر مجموعه شان خبردار شوند  فوراً به فکر چاره می افتند و برای همیشه مشکل را پی گیری و حل می کنند . ولی اپراتور شماره اول شماره دیگری را به من داد و گفت این شماره بازرسی وزارت علوم است  .این دفعه با امیدوار ی بیشتری  شماره بازرسی وزارت علوم را گرفتم و جریان جواب ندادن تلفنهای دو دانشگاه پیا م نور را که یکی به فاصله 1400 کیلومتر با اتوبوس یکی هم به فاصله حد اقل سه ساعت با سه خط عوض کردن اتوبوس قرار داشت که در صورت عدم جواب مجبور بودم حضوری برای جواب سؤالم بروم .اپراتور این شماره ابتدا از اشغال شماره ها  حمایت کرد و گفت حتماً کارشان زیاد است و خطها شلوغ است . من گفتم من یک هفته است که یکسره شماره می گیرم که هیچکدام از شماره ها و حتی شماره ریاست و معاونانشان هم یا همیشه مشغولند و یا اگر اتفاقی هر ده ها تماس در یکی آزاد باشند کسی گوشی را برنمی دارد . بازرس گفت ما کاری نمی توانیم بکنیم این مشکلی هست که وجود دارد و ما خودمان هم خیلی وقتها نمی توانیم تماس بگیریم . گفتم بلاخره این جوری که نمی شود . من فقط یک سؤال می خواهم بپرسم آیا درست است به خاطر یک سؤال دهها کیلومتر مسافت را طی کنم . او گفت ما کار ی نمی توانیم بکنیم .با ناامیدی از خیر بازرسی وزارت علوم صرف نظر کردم و نا چار با اداره کل بازرسی تماس گرفتم که باز با مطرح کردن موضوع شماره دیگری را به من دادند شماره را که گرفتم اپراتور خانمی گوشی را برداشت .که حدود ده روز پیش در مورد عدم پاسخگویی ی تلفنهای بعضی موسسه های آموزشی به او گله کرده بودم و قول داده بود پی گیری کند . این اپراتور نیز اول از اشغال   تلفنها حمایت کرد و پس از آنکه خوب توجیهش کردم و گفتم اولاً هر اشغالی بالاخره باید یک زمانی طول بکشد نه اینکه همیشه باشد و در ثانی پس چرا وقتی هم که اتفاقی بعد از گذشتن از چند خوان بوق آزاد می آید هرچقدر گوشی را نگه می دارم کسی گوشی را بر نمی دارد .او از توجیهات من ناراحت شد و گفت آقا اصلاً به اینجا مربوط نیست . گفتم مگر تلفن جواب دادن یک وظیفه شغلی محسوب نمی شود ؟ او با ناراحتی گفت شما مشخصات کاملتان را بدهید تا ما پی گیری کنیم من هم جواب دادم بازرسی باید سر زده و برای همه ی اداره ها انجام شود نه اینکه در این مورد بخصوص باشد .او گفت ما سالی دوبار ادارات را بازرسی می کنیم من گفتم با سالی دوبار که درست نمی شود  .و چون احتمال دادم که ممکن است شکایتم را به اسم خودم با مسؤلان آن دو دانشگاه مطرح می کنند و آگر آنها با من سر لج بیفتند مشکلم پیچیده تر شود .و درضمن قبلاً این مشکل را در بیمارستانها و ادارات دیگری هم دیده بودم و خونجگرانه به آن عادت کرده بودم  از خیر شکایتم گذشتم و حدس زدم در این مورد مهم دادرسی وجود ندارد و باید دعا کنیم خدا کمی به کارمندانی که گاه به خاطر جواب ندادن یک دقیقه ای یک تلفن  با عث از کارافتادن چند ساعت و یا چند روز یک فرد و ایجاد مشکلات مالی و روحی فراوانی برای وی می شوند  کمی ایمان و وجدان کاری بدهد و مسؤلان بلند پایه را هم در این مورد متعهد گرداند.